پس از آدم و زوجهاش، فرزندانشان روزگارى با نهايت سادگى بدون اختلاف مىگذرانيدند چون روزبروز شماره افراد افزوده مىشد كم كم دور يكديگر جمع شده زندگى دستجمعى را تشكيل دادند.
در اين حال شيوه زندگى را بتدريج مىآموختند و خود را بمدنيت نزديكتر مىساختند، چون شماره مردم رو بفزونى گذاشت بقبائل مختلف تقسيم شدند و در هر قبيله نيز بزرگانى يافت مىشدند كه افراد قبيله به آنان احترام مىگذاشتند و حتى پس از مرگ نيز مجسمههاى ايشان را مىساختند و مورد ستايش قرار مىدادند؛ و از همين روزگار بت پرستى در ميان مردم رواج گرفت؛ چنان كه در اخبار امامان وارد شده كه پيدايش بت پرستى از اين راه بوده است و تاريخ بت پرستى نيز همين معنى را تأييد مىنمايد كم كم در اثر اجحافاتى كه اقويا بضعفا مىنمودند اختلافاتى بين مردم پيدا شد. اين اختلافات و اختلافهاى اتفاقى علت كشمكشهاى گوناگون زندگانى گرديد.
پيدايش اين اختلافات كه بشر را از راه سعادت منحرف ساخته بسوى بدبختى و هلاكت مىكشانيد، سبب شد كه خداى مهربان پيغمبرانى را برانگيخت و با ايشان كتاب آسمانى را كه اختلافات بشر را حل و فصل مىنمود فرستاد چنانكه خداى متعال در كلام خود مىفرمايد:
كان الناس امه واحده فبعث الله النبيين مبشرين و منذرين و انزل معهم الكتاب بالحق ليحكم بين الناس فيما اختلفوا فيه8.
نظرات شما عزیزان: